حسین علیزاده/تحلیلگر مسایل اجتماعی و کارشناس رسانه
دوم بهمن هویت مردم ارومیه در منظومه تاریخ انقلاب اسلامی
بی هیچ شک و شبهه ای ماه بهمن در تاریخ ایران اسلامی و تقویم مردمی آن جایگاه روشن و بزرگی دارد. هر توضیحی در این مسیر جز تکرار مکررات نخواهد بود. اینکه ماه بهمن، ماه خیزش مردمی ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) بر علیه ظلمت و جور است، اینکه ماه بهمن ماحصل 15 سال مبارزه بی امان بر علیه جباران و سفاکان تاریخ و تاریخ معاصر است.
اینکه ماه بهمن سر فصل اتحاد همه میهن اسلامی و نماد جاویدان فجر انقلاب و شروع دوران جدید حکومت دینی منطبق بر اسلام ناب محمدی(ص) است و اینکه بهمن ماه رنگ خون دارد و آیه سوگند شهیدان است بر حقانیت مسیر انقلاب اسلامی، روشنتر از خورشید درخشان و نورانی تر از هر نورِ نورانی است.
هر دیباچه و هر حاشیه شرح جدیدی بر این منظومه عرفانی، ملی، دینی و مذهبی افزوده است.ورود به ماه بهمن بی هیچ اغراق ورود به تاریخ آینده ایران اسلامی است. تکرار نیست بلکه تولدی است بسان پروانه شدن. ایران اسلامی الیتام زخم های بزرگ تاریخی خود را در این ماه یافت، بهمن، ماه حق است، ماه فجر است، ماه صبر و سلامت و...
در این میان دومین روز این ماه که ماه شب چهارده و بدر کامل آسمان ایران اسلامی است، سالروز سیل خروشان مردم ارومیه است که سرریز شده به اقیانوس اتحاد ایران اسلامی پیوست.دوم بهمن قلب تقویم تاریخی مردم ارومیه و استان آذربایجانغربی است، شناسنامه مردم است در منظومه تاریخ انقلاب اسلامی.
در این روز مردم ارومیه به زعامت روحانی مجاهد و نستوه حجت السلام غلامرضا حسنی بهمن حضور خود را در جریان خروشان انقلاب اسلامی به ضرب سکه زد.
ارومیه چهل تکه بود و هر تکه ساز خود می زد و این چهل تکه در یک روز به قامت یک پیکره به صدای متحدی بدل شد که از مرز های غربی کشور هیبت رژیم جورِ طاغوتی را به لرزه در آورد.
از خاطرات حجـت الاسلام و المسلمین حسنی: «در جمع دوستان تصمیم به آغاز جنگ مسلحانه گرفتیم. از نیروهای خود دعوت به عمل آوردیم که در مسجد اعظم اجتماع کنند و درخواست کردیم هر کسی از مردم که اسلحه دارد به ما ملحق شود. در عرض چند ساعت این پیشنهاد تحقق یافت. اقشار مختلف مردم بسیج شدند، با وانت بار و خودروهای شخصی، شن و ماسه و گونی و آجر آوردند، پشت بام و اطراف مسجد را با گونی های پر از شن سنگربندی کردیم. در خیابان های اطراف منتهی به مسجد با ایجاد مانع سعی در ممانعت از حرکت تانک ها و نیروهای شاه به طرف مسجد نمودیم.
وی در ادامه می گوید: هر چه امکانات و تجهیزات بود در جهت استحکام پایگاه نظامی مسجد اعظم به کار گرفتیم و با تعداد 40-50 نفر افراد مسلح و با حضور انبوه مردم آماده نبرد شدیم. ناگهان صدای غرش تانک ها از دور به گوش رسید، به دستور من افراد مسلح در پشت سنگرهای خود قرار گرفتند.
تانکها درختان و سایر موانع را شکسته و نزدیک محوطه شدند. شش تانک بود با تعداد زیادی نیروهای پیاده نظام ارتش که آنها را اسکورت می کردند.
من در پشت بام کنار گنبد قرار گرفته بودم در حالی که یک کلاشینکف دستم بود می خواستم ببینم عکس العمل تانکها چه خواهد شد. درهمین فکر بودم که ناگهان تانک اولی که در جلو حرکت می کرد، یک توپ به سمت گنبد شلیک کرد. گلوله توپ درست از یک متری بالای سرم عبور کرد و به گنبد اصابت نمود.
در این میان عده ای با لباس شخصی به عنوان «شاه دوست» در میان آنها ظاهر شدند و شعار «زنده باد شاه و.... » سر دادند. ما تانک را به رگبار بستیم. از پایین چند نفر از دوستان بر روی تانک اولی کوکتل مولوتوف انداختند و تانک بلافاصله آتش گرفت.
لوله تانک که قبلا به طرف ما و مسجد بود بی اختیار چرخید و به سمت هتل قرار گرفت.تانک دومی از پشت رسید و ما را به رگبار مسلسل بست. من زمین گیر شدم. طرف راست من پسرم رشید بود و در میان ما فقط او یک تفنگ ژ-3 داشت، بقیه دوستان کلاش داشتند. طرف چپم نیز مرحوم حاج موسی بود. به این ها گفتم هردو به طور همزمان به روی تانک ها آتش بریزند و تیراندازی کنند.
چند نفر دیگر هم در پشت بام بانک بودند. بقیه مسلحانه به همراه مردم از زمین و اطراف تانک ها را محاصره کردند و مرتب به طرفشان تیراندازی نمودند، بطوری که زمین گیر شدند و مجبور به عقب نشینی گردیدند.در این حماسه تاریخی دو نفر از مردم شهید و چند نفر زخمی شدند. در این درگیری یک تفنگ ژ-3 هم به غنیمت ما درآمد. با این تفنگ ما دارای دو اسلحه ژ-3 شدیم....»
این حماسه بزرگ در سال های اخیر می رفت که فراموش شود و از یادها و خاطره ها پاک گردد، اما با تفکر مثبت حاج وحید جلال زاده استاندار وقت آذربایجان غربی، طرحی نو برای حفظ این میراث بزرگ اسلامی اندیشیده شد و در این روز با گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان صدر انقلاب، از باعث و بانی اصلی این حرکت عظیم و این حماسه بزرگ یعنی حضرت حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا حسنی و مجاهدت ها و پایمردی های این مجاهد نستوه تقدیر بعمل آمد، تا بلکه گوشه ای از این حماسه بزرگ دوباره در اذهان بیدار مردم ارومیه به تصویر کشیده شود.
حجت الاسلام فخری نیز در سخنرانی اخیر خود در مسجد آقا علی اشرف ارومیه به این مسئله اذعان نموده و گفت: «آقای جلال زاده در طی دوران استانداریش، در زنده نگه داشتن شعائر دینی، مذهبی و ملی همتی مثال زدنی داشت و این همت والا شایسته تقدیر و تجلیل است.»
مخلص سخن اینکه باید گفت: درود بر دوم بهمن و درود بر آفرینندگان آن و درود بر حافظان این میراث بزرگ مذهبی و ملی برای آیندگان تا کودکانمان بدانند که ارومیه نیز بسان جای جای ایران اسلامی، هرگز عرصه از شیرمردان تهی نگشته و این کشور همچنان سرزمین سربداران و پاکبازان است.